از این به بعد میخوام در مورد جملات قصاری که برام جذاب بودن و در کتابها یا جاهای مختلف دیدم، صحبت کنم. به نظرم بعضی جملات باید بیشتر در موردشون حرف زد و بهشون فکر کرد. جملهی امروز من اینه: «تعقیب کسی که خیال فرار دارد، بیفایده هست».
پخش کننده موزیک از اون دست ابزارهاست که همیشه دوست داری باشن اما پیدا نمیتونی بکنی. مدتی بود که در فکر ساختن این ابزار بودم چرا که به دنبال ابزاری بودم تا موزیکهای مورد علاقه خودم رو یک گوشهی وبلاگ و یکجا داشته باشم و هر کجا که هستم،
همیشه ماه تیر برای ما ماه خاصی بوده. از این نظر که آغاز فصل تابستان و از طرفی هم ماه کنکور هست. آخر هفتهی آینده برای خیلی از دوستان ما، اتفاق سرنوشتسازی میافته. لحظاتی سخت پر از استرس که معمولا خاطرات خوبی برای ما به جا نمیذارن، مگر اینکه آمادگی لازم
سالهاست که در وبلاگها، مجلههای آنلاین و ... از تصویری شاخص برای رساندن پیام یک پست استفاده میشود. این تصویر به خواننده کمک میکنه تا سر رشتهای از مطلبی که قرار هست بخونه را متوجه بشه. تصویری مرتبط با مطلب که ذهن خواننده رو برای شروع آماده میکنه
این داستان من در دنیایی موازی هست. دنیایی که همین حالا در ذهن من، تصور شد و شکل گرفت، حالا میخواهم که به آنجا سفر کنم و از آنجا بگویم. چشمانم را میبندم و بعد از مکثی کوتاه، چشمانم را باز میکنم. روی تختی دراز کشیدهام. بوی شکوفههای سیب و گیلاس به مشامم میآید.
اگر از دنبال کنندههای دنیای تکنولوژی یا فناوری باشین، حتما میدونین که امشب مراسم WWDC23 بود که در این مراسم اپل از آخرین تکنولوژیها و ابزارهای خودش، رونمایی میکنه و دربارشون به توسعهدهندهها و در نهایت به مشتریهاش اطلاعات میده که
تا حالا به ماشینهایی که از کنارتون میگذرن دقت کردین؟ یک یا چند انسان که درون یک قالب به اسم خودرو، ماشین، پراید و ... در حال حرکت هستن. وقتی به این صحنه فکر میکنم، خودم رو میبینم. من مثل همان خودرو هستم، قالبی که در حال حرکتم و یک یا سری چیزهایی درون این قالب هست.
چقدر یک انسان میتونه بزرگوار باشه که با عشق و علاقه، کارهای ارزشمندش رو به رایگان برای استفاده آزاد همه، منتشر کنه. فونتهای ساحل، وزیر و بسیاری دیگر که امروز ما روی قالبهامون داریم به رایگان و راحتی استفاده میکنیم، ساختهی دست صابر راستیکردار عزیز هستن.
کتاب کیمیاگر اثر پائولو کوئیلو و با ترجمه ساره سادات علوی، عنوانی جالب و اسرار آمیز بود که بالاخره خواندمش. آنقدر که مشغول داستان جذابش شدم، خواب از سرم پرید و این کتاب را در چهار ساعت و نیمی تمام کردم. لپ کلام کتاب در مقدمه ساره سادات علوی آمده که
مشغول خواندن کتاب قلعه حیوانات، ترجمه خانم زهرا آلوشی بود. کتاب ترجمهی روان و مناسبی داشت اما ویژگی جالب دیگری که کتاب داشت این بود که دوزبانه بود. به زبان اصلی کتاب کاری نداشتم و با زبان فارسی شروع کرده و پیش رفتم تا اینکه به قسمتی
وقتی که نگاهی از بالا به پایین نسبت به زندگی خودم میکنم، میبینم اون چیزی که میخواستم نشد. قبلا در مورد نگاه کودکانه من به آینه و تصور آینده صحبت کردم اما به غیر از تصور چهرهی آینده، به نکات ریز دیگری هم فکر کردم که به چشم نیومدن. چیزی مثل این که آیا من آینده،
به نظر من وبلاگ یک پایگاه هست، به این معنا که یک مکان امن برای انجام فعالیت و ارجاع میتونه باشه. حال این وبلاگ میتونه به صورت شخصی میزبانی بشه (مثل داشتن یک وردپرس روی یک هاست یا صفحه گیتهاب)، یا سرویسهایی