برک ۲۹ تیر - شهامت
این دیگه جمله نیست اما پاراگراف قصار میشه اسمش رو گذاشت: «پیروان هم زمانی مایل به پیروی هستند که مطمئن باشند رهبر آنها دارای یک هدف اصلی و معین است و برای رسیدن به آن شهامت انجام هر کاری را دارد. حتی یک اسب متمرد هم اگر بداند که اسب سوارش یک هدف اصلی و معین را دنبال میکند، دست از سرکشی بر میدارد و مطیع او خواهد شد». زندگی هم مثل همین قضیه پیروان و اسب متمرد هست.
بداهه برک چیست؟زندگی خیلی موجود پر جنب و جوش و سخت بنیانی هست، اما برای کنترلش باید هدف و شهامتش رو داشته باشیم. خیلی سخت میشه زندگی رو کنترل کرد و هر بار آزمایشت میکنه تا ببینه لیاقتش رو داری و میتونی رهبریش کنی یا نه. وگرنه این زندگیه که رهبری ما رو به دست میگیره و ما رو با خودش میبره و آخرش میگیم دست سرنوشت بوده.
بعضیها میتونن سوار بر زندگی بشن و بعضیها هم فقط نگاه کنن و بعضیها هم منتظر روزی باشن که زندگی بهشون سواری بده، اما این زندگی فرصتهاش رو به هر کسی نشون نمیده، باید براش آماده باشی.
تا حالا۵ تا نظر داشتیم!
چقدر قشنگ توصیفش کردی .
دقیقا موافقم . ما میتونیم بشینیم و عزادار روز های از دست رفته مون باشیم ، در عوض میتونیم انتخاب کنیم که از جامون بلندشیم و آینده رو جوری که دلمون میخواد بسازیم .
چقدر بند آخر متنت به دل میشینه :)
جلوهی این دنیا برای ما آدما، جلوهی عدم قطعیته. تلاش برای کنترل دنیا توسط انسان، درست عین اینه که بخوای یه حجم گنده از حقیقت رو تو یه کاسهی کوچولو جا بدی. نمیشه از توی کاسه کوچولو، به اون حجم بزرگ احاطه داشت؛ اینه که مدام احساس میکنیم سردرگمیم. پس شاید در این اِسکِیل نتونیم دنیا رو کنترل کنیم، بلکه ولی میتونیم تا حد خوبی خودمون رو در برابر اتفاقاتش کنترل کنیم؛ کنترل اینکه چقدر و چطور درونمون از بالا و پایین شدن هاش تاثیر بپذیره. این مورد یه پله از هدف بالاتره و حتی میشه گفت شکل ارزش به خودش میگیره. تو این مورد، انگار کن که همه چیز درباره خودِ خود ماست. و فکر میکنم در این حالت احتمالا بشه سوار اسب زندگی شد.
با چوب روی تخته نمودار میزنه و به بینندگان توضیح میده *📈📏😔🎤 همونطور که شاهد هستید و محمد رضا جان توضیح دادن و به درستی تفسیر کردن باید ذکر کنم آمار ها نشون میده که شهامت در امروزه به نسبت زمان قدیم خیزش شدید داشته و چون امید به بقا تقریبا در بین جوانان نابود شده در نتیجه زندگی رو تعطیل کردن رفتن هاوایی! 🥲 و مت شاهد تعداد خیلی کمی از افراد هستیم که شهامت داشته باشن و محکم قدم برمیدارن و واقعا موفق میشن و اونا افرادی میشن که بعدا ما بهشون نگاه می کنیم میگیم ما بهتر از اونا بودیم😐 در حالی که اونا یه خصوصیت و کمیتی رو ، رو خودشون نصب و تقویت کرده بودن که بسیاری از آدما به اون بها ندادن و ترس باعث کم شدن شهامت هاشون شده و باید اون ترس ها رو کمتر بهش بها بدن !
شهامت انجام کاری بیشتر برمیگرده به اینکه انگار طرف قدرت کنترل کردن و کنار گذاشتن ترس هاش رو داشته باشه به نظر میرسه البته🤔
ترس واقعا مقوله عجیب و گسترده و حتی پیچیدهای هست ... مرز بین ترس و احتیاط و خیلی چیزای دیگه به باریکی یک تار مو هست و تشخیص بسیار سخت ...
از اون بچه هایی هستی منتظر سوزه از استادشونن مگه نه؟🤣🤣🤣🤣🤣🤣
بله فرزندم😔📏 ؟ صدای شما رو اصلا نداشتم بلند تر بگو جانم؟* عین بابا بزرگا دستش رو پشت گوشش میگیره تا بشنوه چی گفتی *
دقیقاا
کل زندگیمون یکم اینو بهمون یاد میدادن و سر اینجور چیزا تشویقمون کنن تا سرکوفت بهمون بزنن الان نصف بیشتر جامعه و حتی خیلی چیزای دیگه اوضاع بهتری داشتیم! و هر فردی نقشش انقدر پر رنگ بود تو جامعه که عین به زنجیره مهم تو این جامعه می موندن! نه اینکه یکی از کار بره کنار راحت بگن یکی دیگه رو جات میزاریم به امین راحتی😑💔 انگار خونه خاله خرسه هست تعویض راحت صورت میگیره و تازه بدون سابقه یکی رو میارن جای فرد اصلی کار !
آ باریکلا پسرم😔👏😂
آمیدوارم فقط نسخه نپیچیده باشیم و واقعا عمل کنیم😊👍
