بداهه برک نویسی
می خوام بنویسم اما در قالب موضوعات و سبک نوشتاریم نمیگنجه. روزها پشت سر هم میگذره ولی دست و دلم به نوشتن نمیره. کمی که فکر کردم متوجه محدودیت های ذهنیم شدم و عملا زمان نوشتن رو بیهوده از دست میدم. وبلاگنویسی یه سبک زندگیه و باید کاری کنم.
بعد مدتی فکر کردن به این نتیجه رسیدم که قرار نیست حتما مطلب کامل و منسجمی رو منتشر کنم و با توجه به زمان محدودی که دارم، نوشتن یک مطلب کامل شاید حتی یک ماه طول بکشه و من رو از لذت وبلاگنویسی دور کنه. به هر حال این شد که یک سری کلمات، ایده ها و روش ها رو کنار هم بذارم و یک آش مامان پخت از آب در بیارم.
بداهه برک چیه؟
خب مقدمه چینی و آماده سازی و بازنگری مطلب کلی زمان میبره و حوصله می خواد برای همین به عنوان تاکید هم که شده اول اسم این سبک پستهام رو «بداهه» گذاشتم. اما برک چیه؟ برک مخفف حروف اول، سه سبک نوشتاری هست که دست به دست هم دادن تا من بتونم بیشتر و راحت تر بنویسم:
- بداهه نویسی: نمی خوام زیاد به محتوام فکر کنم و اون چیزی که توی ذهنمه رو منتشر کنم و دنبال مقدمه چینی نباشم.
- روزانه نویسی: می خوام توی بازه های کوتاهی منتشرشون کنم، هر روز یا حداکثر هر دو یا سه روز یک بار
- کشکول نویسی: یه جور دفتر یادداشت سازی هست، که چیزایی که میخونم یا نظرم رو جلب می کنن رو سریع اینجا بنویسم.
اما شاید واژه ی کشکول به گوشتون نخورده باشه ( خب حق دارین، زیاد استفاده نمیشه ). اولین بار به کمک شاهین کلانتری با این ایده وبلاگنویسی آشنا شدم و به نظرم، هم به نویسنده می تونه کمک کنه و هم به خواننده، چون هم من سعی می کنم بهتر بخونم و متوجه بشم ( یه موقع یکی ممکنه کامنت بذاره و سوال کنه :)) و از طرفی هم خواننده ممکنه یه ایده جدید بگیره و به دانشش اضافه بشه ( کلا چیز باحالیه ).
تا حالا۸ تا نظر داشتیم!
ایده کشکول نویسب چیز خیلی خوبیه *__* حس... خود وبلاگو به آدم میده. حداقل برای من، وبلاگ یه جور کشکوله...
شاید من هم باید انجامش بدم :) منتظر خوندن برک های شما هستم!
آقای کلانتری واقعاً بینظیرن. کلی راه جلوی آدم میذارن تا بدون ترس بنویسی و جلو بری. اگه با سایتشون آشنا نمیشدم هرگز وبلاگ نویسی رو شروع نمیکردم.
اون کشکول نویسی رو هم امتحان کردم برای انتشار، خیلی خوبه. واقعاً وسواس آدم رو از بین میبره.
اره دقیقا
نه حسش نیست 0-0 میخاما ولی درست از اب در نمیاد