برک شبانه - نوشتن سخت شد
شما هم اینطور هستین که نوشتن توی وبلاگ براتون سخت شده باشه یا فقط من اینطور هستم؟! یک جورهایی این ذهنیت رو نسبت به وبلاگ دارم که پستی که منتشر می‌کنم باید طولانی باشه یا محتوای ارزشمند و خاصی داشته باشه تا ارزش انتشار رو داشته باشه یا با نگارش مناسب محیط ارزشمند اینجا باشه ولی همینکه اومدم و از دور بهش نگاه کردم متوجه شدم که بیشتر کار رو سخت‌تر کردن هست.
راستش به نظرم نوشتن توی وبلاگ نباید سختی چندانی داشته باشه، وگرنه همین دلایل کوچیک و ساده باعث میشه بیشتر ما سمت وبلاگ نیایم و توی محیط‌های میکرو بلاگی و پیامرسانی و کانال‌های ساده دیگه از افکار و حرف‌هامون بنویسیم. نقطه شروع انجام اون کار وقتی سخت بشه، شروع کردنش فقط وقتی اتفاق میوفته که اون کار براتون اولویت داره و می‌خواین به هر شکل ممکن انجامش بدین وگرنه کاری اگه برامون ساده نباشه رو انجام نمیدیم که نمیدیم. از پشت این گوش به پشت گوش بعدی پاسکاری می‌کنیم و یک روز هم به احتمال زیاد بی‌خیالش میشیم.
حالا به نظرتون وبلاگنویسی سخت شد یا ما سختش میگیریم و کم می‌نویسیم؟
تا حالا۱۳ تا نظر داشتیم!
سخت نشده.. بیشتر بقولت میکروبلاگهای راحت الحلقوم باعث شدن آدم تنبل تر از این بشه که بیاد تو وبلاگ بنویسه.
سلام محمدرضا
من معتقدم که نوشته‌های وبلاگ باید به لحاظ زبانی ویراسته و سالم باشند.
اما بیش از این سخت گیری کردن به نظرم بی‌مورده.
ممنون که می‌نویسی:))
از نظرم وبلاگنویسی سخت شد چون خودمون رو با وبلاگ‌های دیگه مقایسه کردیم. بنظرتون این ذهنیت که "پستم باید طولانی و پرمحتوا باشه." از مقایسه‌ی محتوای خودمون با محتوای وبلاگ‌های دیگه نمیاد؟
شاید هردو
پیشرفت شبکه هایی مثل ویراستی و کم شدن مخاطب باعث شد خیلیا کلا قید وبلاگ رو بزنن
خیلی ها هم مثل من کم و بیش هستن و گاهی میخونن
البته متوقف شدن پشتیبانی و بروزرسانی های بیان هم بی تاثیر نیست
سلام . والا من خودم اینجوریم که موقعی که مطلبی را می خوام توی وبلاگم قرار بدم ، از نظر احساسی ، دقیقا باید همین کار را انجام بدم تا آرامش بگیرم . اما برخی مطالبم هم اینجوری هست که یک چیز یا اتفاقی را قبلا یا جدید ، تجربه کردم و از تجربه هام می خوام بنویسم که مورد استفاده دیگران واقع بشه و دقیقا می خوام مطالبم جوری باشه که به درد دیگران بخوره ، وگرنه هر مطلب ساده و بدون استفاده ای رو نمی نویسم .
بنابراین تعداد مطالبم در سال ، کمتر از ده عدد می باشد .
در کل ، من نوشتم برام سخت نیست ، ولی هر مطلبی را در وبلاگم نمی نویسم .
سلام سلامممم😆❤️👋 بر دوستان گرامی و شما * وی حس گوینده خبری بهش دست داده *😔🎤 حس جبار سینگ هم گرفتم ۲ ساعت قبل امتحان🤣😂حالتون خوبه ؟
راستش این یکی از دلایل به نظرم می تونه باشه ! ولی به نظر من ۲ تا عامل دیگه می تونه نقش داشته باشه !
۱ اینکه این سرور گاهی وقتا هنگ می کنه یا مثل قبل بهش نمیرسن و از اونجایی که ما آدم ها دوست داریم تغییر ایجاد کنیم و خونده بشه مطالبمون یه سری چیزا برای پیشرفت نیاز داریم تا حس خوبی بگیریم از نوشتن * مثلا قبلا بلاگفا واقعا عالی بود بیوگرافیش یا مطالب رو معلوم بود با عشق می نویسن یا میهن بلاگ ! * ولی اینجا رها شده و البته هم پیام بازرگانی ای ها هستن در وبلاگ های بروز شده پس خیلی ها به این فکر می کنن به نظرم که دیگه کسی رو برای خونده شدن مطالبشون ندارن و باعث شده به سمت حس منفی برن ...در حالی که اینجا رو می تونن آزادانه بدون هیچ قضاوت شدنی بنویسن برای تخلیه روان شده از چیزای خوب بیشتر یا بد زندگی یا داستان و هر چیز دیگه ای ! ...
۲ اینکه خوب ممکنه خیلی ها انقدر دغدغه شون در زندگی واقعی زیاد شده باشه که وقت نمی کنن ، دوست دارن بنویسن ولی تا میان بیان پای نوشتن مشکل دیگه ای براشون پیش میاد ...که به نظرم این افراد باید در طول هفته ایده هاشون رو روی برگه بنویسن بعد آخر هفته ها پست بزارن ! یا هر ۲ هفته در میون * ایده ای به احتمال زیاد برای خودم عملی کنم اگه خدا بخواد البته من یکم در کنارش مشکلات دیگه ای دارم که باعث شده همش میوفته عقب وبلاگ نوسیم ولی خوب میشه اینم یکی دیگه از دلایل شمرد🤔🧏♀️*
یا شاید موضوع کم آوردن و این رو حس می کنم به دلیل این هست کتاب زیاد نمی خونن یا ایده دارن ولی وقتی پای سیستم و وبلاگ می شینن دستشون رو کیبورد خشک میشه که چطور بنویسن مخاطب ها رو جذب کنن و نظر و غیره داشته باشن !
هزار تا مورد میشه گفت ولی به نظرم اینا هم می تونه جزو اصلی ترین موارد باشن🧏♀️
سلام دوباره 👌 خدا رو شکر ...منم سلامتی 🤗
خیلی خوب میشه اگه این اتفاق بیوفته و واقعا یه محیط بهتری برای وبلاگ نویس ها باز بشه !🥺 پس حتما بعدا به ما هم اگه همچین وبلاگ نویسی ای توسعه پیدا کرد اطلاع بدید ! * واقعیتش درست کردن وبلاگ نحوه چینش و خیلی چیزای دیگه ای که این وبلاگ بیان داشت جزو آیتم هایی بود که دوست دارم اگه بشه یه جای دیگه هم داشته باشه تا خودمون بر اساس سلیقه شخصی اون محیط وبلاگ نویسی مون رو درست کنیم و لذت ببریم ! * و در باره موضوع اول باهاتون موافقم
موافقم
اره ! شاید نحوه وبلاگ نویسی رو بلد نیستیم و این باعث شده وسواس بگیریم یا دست و دلمون به نوشتن نره و حس کنیم نمی تونیم بنویسیم !
شما جایی هست که این مورد آخری که گفتید سراغ داشته باشید ؟ به نظر منم نیازه
مسئله‌ی خیلی جالبی مطرح کردی آقا.
به نظرم اول باید یه سوالِ مهم رو جواب بدیم: «آیا اینجا، محل انتشارِ محتوای مشخص و خاصیه؟». اگه جواب خیر باشه که هیچی. اگه جواب بله باشه هم، باید بشینیم ببینیم می‌خوایم وبلاگمون دقیقن محلِ انتشارِ چه محتوایی باشه، و بعدش میزان سخت‌گیریمون برای اون محتوا رو مشخص کنیم.
من با این فرمون جلو رفتم و الان از میزان فعالیتم تو وبلاگم راضی‌ام.
آره
قبول دارم که خیلی اوقات دست و پا گیر میشه و وقت زیادی از آدم می‌گیره اما حداقل در مورد من بازدارنده نیست. اون چیزی که باعث میشه ننویسم یا چیزی که نوشتم رو منتشر نکنم عموماً به محتوا مربوط میشه نه زبان.
چرا!:)
سلام. سلام.سلام
به نکته‌ی خیلی خوبی اشاره‌کردین، اینکه مردم نمیخوان توی پنل وبلاگی وارد بشن و توی یه چهارچوب بنویسن.
بنظرم از اول سخت بوده چون میترسم که نتونم نوشته درست و حسابی ای تحویل بدم
یکی از دلایلش هم اینه که کلا تو جمله بندی خیلی درمانده هستم 😆
