برک ۸ خرداد - حلقه نفرت
آدمهای خوب و بد در هر شغل و زمینه ای پیدا میشن. زمین به دور خورشید میچرخه و فصلهای مختلفی رو به وجود میاره و زندگی هم بالا و پایین داره. این نظمها به پیش میرن، آدمها میمیرن و به دنیا میان اما این وسط اگر یکی اشتباه کنه چی؟ یک نفر چرخه رو بهم میزنه و باعث آسیب بشه. شاید در عظمت این چرخهها، یک نفر دیده نشه، اما واقعیت تلخ این دنیا اینه که اون آدمها یک نفر نیستن.
بذارین یک مثال بزنم. سربازی در حال خدمت کردن هست و هر روز باید از درب دژبانی بگذره. سربازان وظیفه و کادر در این دژبانیها وجود دارند که امنیت پادگانها رو تامین میکنن و اجازهی ورود افرادی که ابزارهای خطرناک مثل بمب، سلاح سرد و گرم و همچنین ابزارهای جاسوسی مثل گوشیهای موبایل رو میگیرن.
مساله اصلی
اما مساله اینجاست که اگر فردی که در این جایگاه قرار داره، وظیفهی خودش رو برابر و یکسان انجام نده، چه اتفاقی میوفته؟
بذارین دقیقتر بگم. یک سرباز وظیفه و یک پرسنل کادری، همزمان وارد پادگان میشن، و دژبان سربازی رو با یک گوشی بدون دوربین که تنها برای برقراری تماس استفاده میشه، دستگیر کرده و بازداشت میکنه.
اما اون پرسنل کادری با یک گوشی لمسی و دوربیندار، به راحتی وارد پادگان شده و هیچ بازرسیای نمیشه. این مساله به کنار که اصلا در دنیای امروز و ارتشهای نوین، این مساله گوشی موبایل حل شده هست.
مساله این هست که اگر قانون بر این اساس هست که کسی اجازهی ورود گوشی به پادگان رو نداره، چرا قشر دیگری چنین امکانی رو بر خلاف قوانین داره؟
حلقه نفرت
اما مشکل اصلی از اینجا شروع میشه که اون فردی که به خاطر همراه داشتن گوشی موبایل، یا نذاشتن کلاه برای مدتی بر سر، یا واکس نزدن پوتین و یا کمی بلندتر بودن موی سر و سایهدار بودن ریش تنبیه و حتی بازداشت میشه و در آخر هم با توهین و تخریب شخصیتی فراوان، این فرد بدرقه میشه، تنفری عجیبی در این فرد شکل میگیره.
شما اگر اشتباهی کرده باشید و اشتباه شما باعث ایجاد خلل در پیشبرد اهداف یا روندی باشند، بصورت درونی شرمنده و گناه خودتون رو قبول میکنین. اما احساس تنفر بیشتر بر اساس ناحقی ایجاد میشه و این مثالی بر تمامی قسمتهای جامعه هست.
تنفر اجتماعی
این قسمتها میتونن قیمت اقلام و تورم، حقوق ماهیانه، اختلاف طبقاتی و کمک نکردن به هم باشه. کسانی که نان سر سفرهشان با ریختن خون دیگران، ایجاد وحشت و تهدید تامین میشه، نهالههای تنفر رو در دلهای جامعه میکارن و این قطرههای کوچک آنقدر زیاد میشن تا روزی تبدیل به سیل شده و حلقهی تنفر رو کامل میکنن.
اگر در جایگاهی هستین که توان اعمال قدرت، وحشت و یا اعمال قوانین کهنه و اشتباه رو دارین، کمی به وجدان خودتون رجوع کنین و اون تصمیم رو خودتون بگیرین، چرا که شما انسان هستین و ماشینی نیستید که در آن جایگاه قرار داده شده.
تا حالا۲ تا نظر داشتیم!
lمحمدرضا ممنون از پستی که نوشتی ولی راه حل چیه ؟ تنبیه میتونه باعث نفرت بشه ولی رها کردن هم میتونه باعث ادامه دادن این چرخه میشه