معرفی و دانلود مستند The Social Dilemma
تا به حال به این موضوع فکر کردهاید که چرا بسیاری از ما ساعتها و ساعتها زندگیمان را در اینستاگرام، تلگرام، توییتر و دیگر شبکههای اجتماعی میگذرانیم، بدون آن که متوجه گذر زمان شویم؟ یا این که چرا کتابها، وبلاگها و رسانههای متنی و دانش محور، مورد اقبال بسیار کمتری نسبت این شبکههای اجتماعی قرار گرفتهاند؟ تا چه اندازه زمان مصرفی ما برای شبکههای اجتماعی در تمامی ابعاد زندگی مفید بوده است؟
تنها دو صنعت وجود دارد که به مشتریان خود «Users» میگویند: مواد مخدر و نرمافزار ادوارد تافتی
دلیل ما برای استفاده از ابزارهای مختلف، به شکل بسیار جالبی مشخص است. به عنوان مثال ما برای غذا خوردن از ابزاری مثل چاقو، قاشق و چنگال استفاده میکنیم و بعد از استفاده کنارشان میگذاریم. کتاب میخوانیم و به پایان میرسد. اما آیا توجه میکنید که چگونه ما بی هدفانه وقتمان را صرف دیدن تصاویر، ویدیوها و متنهایی میکنیم که تقریبا تاثیر مثبتی در زندگی ما ندارند و به نوعی معتاد به دیدنشان شدیم؟ این هنر طراحی و روانشناسی است.
شما بعد از مدتی دست از خواندن پستهای اینستاگرام میکشید اما برایتان یک notification میآید که دوستتان پست گذاشته است و یا برای پستتان کامنتی گذاشتهاند و باید رسیدگی کنید و این چرخهی استفاده مدتهاست که ادامه دارد. ما انسانها به راحتی فریب میخوریم. یکی از ضعفهای ما، تشخیص حقیقت از دروغ است. اگر دروغ را با پیش زمینهای از حقیقت به خوردمان دهند، بیشتر ما باور میکنیم. و از دیگر ضعفهای ما، نیاز به مقبولیت و محبوبیت است.
شبکهی وبلاگنویسی
شرکت بیان نیز در ادامهی توسعه سرویس بلاگ از این سبک طراحی استفاده کرد تا کاربرانش را همگام با پیشرفت شبکههای اجتماعی، افزایش دهد. بسیاری از ما وابسته به تعداد لایکها و دیس لایکهای پستهایمان هستیم و یا تعداد کامنتها و بازدیدهای وبلاگمان و همچنین خودمان را با تعداد دنبالکنندگان وبلاگمان و لایک پستهایمان، ارزشگذاری میکنیم. بارها پستهایی با عنوان «تبریک ۲۰۰ تایی شدن» دنبالکنندگان را در سطح وبلاگستان دیدهاید. بعد از مدتی هم که تعداد کاربرها کم میشود هدف اصلی ما از وبلاگنویسی مشخص میشود و نشان میدهد که بسیاری از ما برای نوشتن و تولید محتوا وبلاگنویس نشدهایم.
بسیاری از ما وبلاگنویسان نیز در ادامهی مهاجرت خوانندگان به شبکههای اجتماعی، وبلاگها را تبدیل به شبکهی اجتماعی کردهایم. همدیگر را دنبال میکنیم تا دنبال شویم، لایک میکنیم تا لایک شویم و کامنت میگذاریم، تا زیر پستهایمان کامنتهای بیشتری گذاشته شود. این روند «شبکهی وبلاگنویسی» تا جایی ادامه دارد که وبلاگهای پر محتوا و مفید کم کم دست از نوشتن میکشند و خوانندگان با توجه به این حجمهی وبلاگهای اجتماعی جای خود را به کاربران شبکهی وبلاگنویسی میدهند و شاهد این پیشرفت نزولی و منفی در وبلاگستان فارسی هستیم.
دربارهی مستند
مستند The Social Dilemma یا معضل اجتماعی به بررسی شبکههای اجتماعی و تاثیرات منفی آنها در ابعاد زندگی فردی و اجتماعی ما میپردازد. در این مستند با مهندسان، کارمندان سابق شرکتهای گوگل، فیسبوک، اینستاگرام و ... مصاحبه میشود و با روی دیگر این شرکتها و شبکههای اجتماعی آشنا میشوید. همچنین یک فیلم کوتاه نیز در امتداد توضیحات مستند در مورد تاثیرات منفی این شبکههای اجتماعی بر زندگی ما پخش میشود و نمایی واقعی از رفتار بسیاری از ما را به نمایش میگذارد.
این مستند ۹۴ دقیقهای محصول سال ۲۰۲۰ میلادی از شرکت netflix به کارگردانی Jeff Orlowski است و بر اساس تحقیقات و شواهد علمی تهیه شده است.
رفع ابهام
اما اشتباه نکنید و تحت تاثیر این حرف که شبکههای اجتماعی مضراتی دارند، پس به صورت کامل باید کنار گذاشته شوند، قرار نگیرید. تکنولوژی و نرمافزار برای سهولت زندگی ما و پیشرفت جامعهی انسانی تا با این جا رسید و این مشکلات به سیاستهای اقتصادی و سرمایهداری عدهای بر میگردد. مشکل ما، این برنامهها و ابزارها نیستند بلکه این «ما» هستیم که برای اصلاح و پیشرفتمان، حرکتی نمیکنیم و همه چیز را همانطور که هست قبول میکنیم. بیاید در مورد وجود و حل مشکلاتمان با هم همفکری و همکاری کنیم.
لینک دانلود
دیگر لینکهای دانلود
تا حالا۵ تا نظر داشتیم!
نمیشه گفت کاملا و همیشه تاثیر منفی داشتن خیلی جاها زندگی انسان رو راحت کردن
برای من که بدون گوشی هم میتونم زندگی کنم یکم عجیبه که یه عده زندگی میکنن توی اینستا! یعنی تولد میگیرن میرن پارک یا مسافرت فقط برای اینکه به بقیه نشونش بدن. انگار هدف فضای مجازی از راحت کردن زندگی به ناراحت کردن ادما تغییر پیدا کرده. قرار بود با این چیزا دیدمون به دنیا باز بشه نه اینکه محدود بشه
سلام.
خیلی مچکرم که معرفیش کردین.دستتان درد نکنه.
این فضای مجازی خیلی بد شده...
نقل قول جالبی بود :) ولی خب بنظر من مشکل اصلی خود آدم هاست نه رسانه و فضای مجازی. هر انسانی نیاز به پذیرش و تقبل از سوی دیگران داره. خب عده ای روش درستش رو نمیدونن یا بیش از حد اندازه به این ماجرا اهمیت میدن. این میشه کل قضیه! فضای مجازی مثل چاقو میمونه. نمیشه چاقو رو از تمام خونه ها حذف کنی فقط بخاطر اینکه قاتلین از چاقو برای کشتن افراد استفاده میکنن. ولی باز درک میکنم فضای مجازی مثل یک تشدید کننده هستش. خود من هم یک مدتی تحت تاثیر تعداد لایک و کامنت و دنبال کننده و حتی تعداد نمایش بودم! ولی بعدش دیدم وبلاگ هایی که ازشون لذت میبرم هیچ توجهی به این قضیه ندارن و با این وجود بهترین مطالب رو مینویسن.
ممنون از معرفی مستند! اگر وقت کردم نگاه میکنم.
اینک ما خوددار نیسدیم تقصیر اپ ها نییس ،ضعف مارو نشون میدع ک برنامه ریزی و خودکنترلی چ نفسی چ روحی بع اندازع کافی نداریم...
نمیگم اپ ها بی تاثیر اند ،ولی فقد جزئی عز این اختیار رو عز ما میگیرن
با اینکه خیلی از این پستتون میگذره خواستم فوق العاده عالی بودش.