برک ۷ خرداد - داستان مسافران

تا حالا به ماشین‌هایی که از کنارتون میگذرن دقت کردین؟ یک یا چند انسان که درون یک قالب به اسم خودرو، ماشین، پراید و ... در حال حرکت هستن. وقتی به این صحنه فکر می‌کنم، خودم رو می‌بینم. من مثل همان خودرو هستم، قالبی که در حال حرکتم و یک یا سری چیزهایی درون این قالب هست. آدم‌های قالب خودرو می‌تونن شاد باشن، می‌تونن برای تفریح این خودرو رو حرکت بدن، می‌تونن برای رفتن به مراسم خاکسپاری برن، می‌تونن تنها مسافر راننده خودرو باشن و حالت‌های مختلف زیادی که ممکنه اتفاق بیوفته. این خودرو ممکنه تصادف کنه، ممکنه به مقصد برسه، ممکنه وسط راه کنار بزنه و کمی استراحت کنه.

این روزها حس می‌کنم خیلی مسائل زندگی، پیچیده شدن. حتما قرار نیست که ما بوگاتی باشیم یا لندکروز باشیم و یا مازراتی، ما می‌تونیم یک پراید باشیم و حرکت کنیم. می‌تونیم مسافری درونمون داشته باشیم که امید و شادی رو به همه منتقل می‌کنه و اگر نداریم، یکی سوار کنیم. شاید نیاز نباشه اون مسافر ناامید رو پیاده کنیم و جا برای همه باشه ولی خب هر بار که می‌خوایم مسافرامون رو بیشتر کنیم، باید ظرفیت قالب و ماشینمون رو  در نظر بگیریم. اگه بیشتر از ۵ نفر می‌خوایم احتمالا باید یک ون داشته باشیم و اگر بیشتر یک اتوبوس. نمیشه پراید باشی و بخوای یه خانواده بزرگ ۱۵ نفری رو سوار کنی و بری مسافرت.هر ماشینی هم قیمت و بهایی داره، هر چی بزرگتر، با امکانات بیشتر و لاکچری تر، گرون‌تر. پس باید برای به دست آوردنش بیشتر تلاش کنی و راه پیدا کنی.

 

شما با دیدن ماشین‌هایی که از کنارتون میگذرن، یاد چی می‌افتین؟

پ.ن: راستی تایم بیان آپدیت شد، قبلا تایم سرور بیان بر اساس ساعت قدیم، یک ساعت جلو رفته بود، الان تنظیمه 👍

برچسب‌ها
پیشنهادهای آسمانم

تا حالا۹ تا نظر داشتیم!

محمدرضا ...

من داستن از زندگیشون تو ذهنم میسازم! مثلا شغلشون چی میتونه باشه و ...

۷ خرداد ۱۴۰۲
آره منم ... اینکه چه کسی هستن؟‌ چه زندگی‌ای دارن ... کجا دارن میرن؟ و کلی سوال دیگه ...
یکی ناراحت به نظر میاد، یکی جدی هست، یکی جلو شادن و صندلی عقب ناراحت ...
واقعا هر لحظه داره یه داستان و محتوا و ایده متولد میشه و می‌میره ... دیده نمیشه و ازش میگذریم ...
۷ خرداد ۱۴۰۲

دقیقا منم فکر میکنم که از کجا اومدن و کجا میرن 

خیلی وقتا غم انگیز میشه تهش یا خنده دار 😂

 

۷ خرداد ۱۴۰۲
بعضی مواقع من خودم رو جاشون میذارم، تصور می‌کنم که من اگه اونجا بودم چه اتفاقی میوفتاد و زندگیم رو توی اون جمع متصور میشدم، چه حسی داشتم و چه زندگی و آینده‌ای به وجود میومد.
که آره، تهش یا ناراحت کننده بود و یا خنده دار البته بعضی‌هاش هم باحال بود 😏😁
۷ خرداد ۱۴۰۲

سلام....حالت چطوره؟

من وقتی می بینمشون، با خودم فکر میکنم که الان اونا ماشین ما رو و مایی که توشیم رو چطور میبینن.

درواقع خودم رو میذارم جای اون ها تو ماشین خودشون......ولی به هیچ نتیجه ایی نمی رسم چون معمولا خیلی سریع میگذره و ماشین بعد میاد

۷ خرداد ۱۴۰۲
سلام سپیده ... من خوبم خداروشکر ... تو چطوری؟

چه نقطه نظر جالبی ... بهش فکر نکرده بودم ...

ولی همین که بهش دارم فکر می‌کنم ... خوشم نمیاد، اینکه به این فکر کنم بقیه چی فکر می‌کنن. 
اما نکته باحالش اینه که خودم رو به این شکل می‌تونم تصور کنم و تصویر سازی ذهنی داشته باشم، خارج از جزئیات فکری اون فرد نسبت به ما، دوست دارم خودم چی باشم و چی از زندگی می‌خوام ... این باحاله ... می‌تونی خودت رو بهتر بشناسی 👍
۷ خرداد ۱۴۰۲

اهم😁🎤* گلوی خود را صاف کردن و جلوی میکروفون نشستن*

سلامم به شماا ~ سلام به همه ~ سلاممم😁👋💗 حالتون چطوره؟ خوب هستید اقا  محمد ؟ 

بعد از خوندن پستتون  دیدمفقط من نیستم و خیلی ها مثل من به این موضوع فکر می کنن و همین نظر ها رو میگن ...اما بعدا به این فکر کردن نباید ظاهر و شخصیت انسان ه رو از ماشین...پول ...شهرت ...ظاهر ...و خیلی چیز های دیگه نتیجه گرفت و گفت ! یکی ماشین عالی و خونه و شغل عالی داره اما ظاهر و اخلاق نداره ! یکی نداره یه چیز دیگه نداره و غیره همه نوع آدمی هستن صرف از اینکه ماشین افراد هویت شعلی شون رو بر ملاء کنن یا نه ! 

وقتی از کنارت یه ماشین زرد تاکسی با مسافر هاش عبور می کنن به این فکر می کنی که آیا زندگی شو می تونه بگردونه؟ چقدر پشت اون فرمون و دنده گاز باید بده تا پولی در بیاره؟ شغل دیگه ای هم داره؟ زندگیش چطوره؟ و از گذشته اش چه چیز هایی رو پشت سر گذاشته؟ این فقط یه بخشی بود و ما نسبت به همه و شغل بقیه با ماشین هایی که از کنارمون رد میشه فکر کنم همچین سوال هایی برامون پیش بیاد ! یا ممکنه یه فرد با ماشین بسیار شیک و عالی بگذره ...به نظرتون اولین کلمه ای که میگید چی می تونه باشه ؟ اگه گفتید؟🤭  !!!    -> wowww

🥲...بلع و بعد میگید چه ماشینی ! چی کار کرده و چه شعلی داره که تونسته! حتما زندگی خوبی داره و غیره ...در حالی که ما از زندگی هیچ کس خبر نداریم😚😁

اوه خوب فکر کنم زیاد حرف زدم و به صورت کلی حرف هامو زدم و فکر کنم از موضوع سوال و پست کمی دور شدم و باعث بشه به اشتباه و سیا سوء تفاهم بیانجامد پس نظرم در رابطه با ماشین ها تا همین حد فکر کنم رسونده باشم😁✌️

۷ خرداد ۱۴۰۲
سلام به شما ... مگه می‌خوای بری سر صحنه 😁👋💗 ... مرسی خوبم خداروشکر ... امیدورام شما هم خوب باشی.

همینطوره ... نمیشه کسی رو قضاوت کرد ولی خب تصویرسازی ذهنی هست ... قرار نیست درست یا غلط باشه، مهم این تمرین ذهنیه کاری با طرف نداریم 😁

چه باحال، به این فکر می‌کنی که این فرد بودن چه حس و سختی‌هایی داره ... یه جورایی مثل پیدا کردن استایل شخصی هست، که من می‌خوام چه استایل آدمی باشم. خخخخ بعضی مواقع برام پیش اومد. مثلا یادمه یه بار یه موستانگ و یه کامارو، نمک‌آبرود دیدم، چنین واکنشی داشتم.

خب آره، ما چیزی از اون فرد نمی‌دونیم اما همین کنجکاوی و سوال‌های ذهنی هست که ما رو وارد دنیای داستان‌ها و نظریه‌ها می‌کنه و این به نظر کار باحالیه. ( نه اینکه توی زندگی طرف سرک بکشیم، منظورم داستان‌سازی شخصیه ... نه شایعه پراکنی ).

نه زیاد حرف نزدی، باحال حرف زدی، منظورت رو خوب رسوندی و کامنت باحالی گذاشتی 👍🌹
۷ خرداد ۱۴۰۲

هر وقت یه ماشین داره از کنارم رد میشه ، همش دارم فکر میکنم که همشون خیره شدن به من 😬😑 بخاطر همین وقتی ماشین از کنارم رد میشه خودمو جمع و جور میکنم تا خوب به نظر برسم ... 

.

.

.

من فکر میکردم عوامل بیان خیلی وقت پیش فوت شدن ، خوشحالم از اینکه در قید حیات هستند 😄

۷ خرداد ۱۴۰۲
بعضی مواقع همینطوره ... بعضیا هستن که اصلا خیره میشن و فقط نگات می‌کنن ... این مواقع چنین واکنشی مناسبه ... 😁👍

اتفاقا امروز با مدیر فنی بیان صحبت می‌کردم، اینطور که می‌گفتن، پروژه بیان در حالت نگهداری هست و قصد توسعه ندارن و شرکت بیان در پروژه‌های دیگری مشغول به کار هست. به نظرم پروژه داره یک دوران سختی رو پشت سر میذاره و احتمالش هست که دوباره احیاء بشه و اقدامات جالبی رو در آینده ازش ببینیم.
۷ خرداد ۱۴۰۲

ساعت ویندوز هم بالاخره چند روز پیش درست شد اما خب من سر همین مورد خیلی ضرر کردم. چند تا کارم رو گذاشته بودم آخر شب و به هوای ساعت ویندوز که یک ساعت جلویه، به کارم نرسیدم :(

۷ خرداد ۱۴۰۲
خب تجربه‌ شد. من سعی می‌کنم اخبار و آدم‌های گیک رو دنبال کنم و خودم هم در این موارد کنجکاوم و دقت می‌کنم. اما اون اتفاقات اولیه، خیلی حال آدم رو می‌گیره ... کلا نمیشه به ماشین زیاد اعتماد و تکیه کرد.
۷ خرداد ۱۴۰۲

من از کودکی با دیدن ماشین‌ها و فراتر از اون پویایی و حرکت تو خیابونا، به وجد می‌اومدم. از این حس‌ها که باورت میشه یه عالمه آدم دیگه با کلی قصه دارن کنارت حرکت میکنن؟ پر از غصه و خوشحالی و هیجان و افسردگی و مسئولیت و سنگینی و... .و این کانسپت هنوزم که هنوزم برام قدیمی نشده و هر بار به وجدم میاره.

ولی متنت منو یاد یه فیلمی انداخت به اسم وزنه های بی وزن که نسبتا قدیمیه و تو تورنتو فیلم برداری شده. توی فیلم اشاره میشه به این قضیه که تو عالم تعبیر خواب، ماشین به شخص انسان (خواب بیننده) تعبیر میشه که مثلا بسته به خواب، تصادف اون ماشین می‌تونه نشونه توقفش و شروع دوباره و متفاوتش باشه! :)))

۱۰ خرداد ۱۴۰۲
چه حس زیبایی، سرشار از اشتیاق و امید به زندگی .. خوشم اومد 👍

این ایده‌ها برام جذابن، این که دوباره شروع کنی و این بار بهتر عمل کنی، جدیدا یه انیمه دیدم به اسم «mushoku tensei» که حول چنین دیدگاهی ساخته شد. واقعا چقدر خوبه اگه بتونیم زندگیمون رو تغییر بدیم.
۱۰ خرداد ۱۴۰۲

دقیقا؛ برای خودم هم دیدگاه قشنگیه. اگه بشه حتما این انیمه رو نگاه می‌کنم. ممنون بابت معرفی کردنش.

۱۰ خرداد ۱۴۰۲
مرسی از کامنت زیباتون نرگس خانم 🌹🙏
۱۱ خرداد ۱۴۰۲

سلام من روم نمیشه به آدمای توی ماشینای دیگه نگاه کنم حس میکنم حریم خصوصیشونه 

ولی احساس میکنم بقیه منو نگاه میکنن مخصوصا پشت چراغ قرمز در غذابم

از این که حس حقارت یا برتری یا رقابت به سرنشین یا راننده ماشین دیگه بدم متنفرم فقط میخوام همه سرشون به کار خودشون باشه

۱۳ خرداد ۱۴۰۲
سلام افشین ... امیدوارم عالی باشی ...
دیدگاهت رو دوست دارم، به فکر اینی که اون طرف شاید براش سخت باشه ...
برای من کنجکاویه ... مثل باز کردن صفحه‌ی معرفی یه انیمه جدید یا مانگای جدید، شاید خوشم بیاد و شاید هم نه ...
اما چراغ قرمز واقعا سخته، رد نمیشی ... نمی‌دونی هم چیکار کنی 😂

این حس رقابت و حقارت رو کاملا باهات موافقم، بعضی مواقع این حس پیش میاد و واقعا عذاب آوره ...
من وقتی نگاهم به ماشین‌ها میوفته که در حال تماشای جنگل بین راه هستم و چشمم بهشون می‌خوره و از این نظر هم کنجکاو میشم که اون‌ها هم به جنگل و زیبایی‌هاش علاقمند هستن یا نه ...
۱۳ خرداد ۱۴۰۲
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
چت درباره من تماس جعبه ابزارها آسمانی‌ساز لینک رسان موزیک‌ها 💙 برنامه وبلاگ CKEditor Quill TinyMCE Froala کانال آپارات